ساکن خیابان نوزدهم



محبوبِ من

حقیقتش را اگر بخواهی من در تمام نقاط زندگی‌ام دیر بودم. چه آن زمانی که تو را دیدم، چه آن زمانی که پیدایت کردم، چه آن زمانی که فهمیدم باید عاشقت باشم. اصلا من همیشه دیر فهمیدم، همیشه‌ی خدا بی‌دقت بودم. دیرفهمِ بی‌دقت بدشانس می‌دانی یعنی چه؟ یعنی هیچ‌وقت فرصت به‌دست آوردنت را نداشتم که بخواهم روزی به ترس از دست دادنت فکر کنم. یک آدمِ دیرفهمِ بی‌دقتِ بدشانس با قلاب ح جیمی صید می‌شود، روی دندانه‌های سین کشته و بریده می‌شود، به‌آرامی روی را سر می‌خورد و نهایتا در بین تِ حسرت» آرام می‌گیرد و دفن می‌شود، تا به خوبی معنای حسرت را بغل کند.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

من و دنیای رنگینم معایب و مزایای کابینت های گلاس را قبل از خرید بدانید sam صالح انجم شعاع سیسمونی ارزان ماها عشقمون زبان یاد گرفتنه زعفران گیاهی معجزه آسا وبلاگ رسمی وایرال وان جملات ناب لوازم ارایشی ایرانی خوب